اختلالات شناختی در سالمندی

مشکلات شناختی در سالمندان

ركود فعاليت هاي ذهنی در پيری Stagnation of mental activities in old age

فرایند پیر شدن (senescence) با تغییرات شناختی، ساختمانی مغز، اجتماعی و نیز با نزول عملکرد تمام سیستم‌های بدن اعم از قلبی، عروقی، تنفسی، تناسلی، ادراری، غددی، ایمنی و سایر دستگاه‌ها همراه است. با این وجود، این باور که پیری بدون استثناء با نقص جسمی و هوشی عمیق همراه است، مورد تایید نیست. اکثر افراد سالمند توانایی‌های شناختی و جسمی خود را تا حد قابل توجهی حفظ می‌کنند. اندکی اشکال در حافظه می‌تواند حالت طبیعی پیری باشد. این تغییرات طبیعی را گاهی "فراموش‌کاری خوش‌خیم سالمندی" یا "اختلال حافظه وابسته به سن" می‌نامند. این تغییرات با توجه به شدت کمتر و عدم تداخل قابل ملاحظه در عملکرد اجتماعی و شغلی از دمانس یا زوال عقل مشخص می‌گردد.[1]
  تظاهرات مشکلات روانی در افراد مسن، تفاوتی با افراد جوان‌تر ندارد، ولی بعضی از اختلالات روان‌پزشکی در سنین پیری شیوع بیشتری دارند که از آن جمله دمانس و دلیریوم شایع‌تر هستند. در دوران کهولت اختلال‌های خلقی و سندرم‌های پارانوِئید نیز شایع می‌باشد.[2]
  از آنجا که شیوع اختلالات روانی و به‌ویژه دمانس با افزایش سن، افزایش می‌یابد، افزایش نامناسبی در تقاضا برای مراقبت‌های روانی سالمندان وجود داشته است و همچنان ادامه دارد.[3]
  تشخیص افتراقی افسردگی و زوال عقل، یکی از موضوعات عمده سالمندی و اختلالات روانی است. اختلالات شناختی بیماران سالمند، همراه با درمان افسردگی آن‌ها بهبود می‌یابد. اخیرا معلوم شده که در مراحل اولیه زوال عقل، به‌ویژه در سالمندان باهوش، بیمار نخستین فردی است که به تغییرات شناختی خودش، حساس است. زوال عقل منحصرا نشانه سالمندی است. نوعا میزان شیوع زوال عقل خفیف تا شدید در سالمندان، حدود 5 درصد برآورد شده است. بیماری آلزایمر که تقریبا 60 درصد تمام موارد زوال عقل را دربرمی‌گیرد، رایج‌ترین نوع زوال عقل است.   بهترین روش برای تشخیص هر نوع زوال عقل این است که بیمار در طول زمان تحت نظر قرار بگیرد.[4]
  به طور کلی در طی روند افزایش سن، مغز آدمی دچار برخی تغییرات ساختاری می‌شود که می‌توان از این میان به کاهش وزن مغز، کاهش استطاله‌های عصبی، از دست رفتن انتخابی سلول‌ها، تشکیل پلاک(مانع) و بروز ایسکمی(کاهش خون‌رسانی) در نواحی مختلف مغز اشاره نمود. تغییرات روانی حاصل از پیری نیز شامل نقصان عملکرد شعور و حافظه کوتاه‌مدت می‌باشند. همچنین شخصیت و طرز تفکر این افراد نیز تغییر می‌کند(احتیاط، سخت‌گیری، رهاشدن از قیدوبند محیط اطراف). مساله مهمی که در میان افراد مسن همیشه باید به آن توجه داشت، عوارض جانبی داروها می‌باشد. این نوع عوارض در افراد مسن شایع بوده و به همین جهت می‌بایست به آن‌ها توجه خاصی مبذول داشت. داروهایی همچون داروهای پایین‌آورنده فشار خون، ضدافسردگی، خواب‌آورها، ضداضطراب، آنتی‌سایکوتیک‌ها و داروهای ضدپارکینسون می‌توانند سبب بروز نشانه‌های روانی شوند.[5]   
 
 
دلیریوم یا روان‌آشفتگی Delirium
  یک سندرم روانی – عضوی مشخص با شروع حاد و سیر نوسانی اختلال اعمال شناختی، ناشی از آشفتگی وسیع عصبی مغزی است. توانایی بیمار برای اخذ، پردازش و به خاطرآوردن اطلاعات شدیدا آسیب می‌بیند.
  دلیریوم معمولا با شناخته شدن و درمان علت آن، گذرنده و برگشت‌پذیر است. طول مدت آن نیز کوتاه می‌باشد. دلیریوم بیشتر در سالمندان و کودکان دیده می‌شود. به نظر می‌رسد وجود آسیب مغزی قبلی و سابقه دلیریوم خطر پیدایش این سندرم را بیشتر می‌کند. هرچند شروع دلیریوم ناگهانی است، اما علایم مقدماتی نظیر بی‌قراری، اضطراب، ترس یا حساسیت نسبت به نور و صدا ممکن است دیده شود. غالبا توانایی تفکیک رویاها، توهم‌ها یا خواب و بیداری از بین رفته است. حواس بیمار به آسانی تحت تاثیر محرک‌های بی‌ربط پرت می‌شود. توانایی تفکر منظم کاهش یافته و فرایندهای تفکر غالبا کند، آشفته و به طور کلی غیرانتزاعی است.[6]
 
 
دمانس dementia
  با تخریب شدید حافظه، قضاوت، جهت‌یابی و شناخت مشخص است و همچنین به کاهش شناخت در زمینه ثبات سطح هوشیاری اطلاق می‌شود.
  ماهیت مستمر و ثابت تخریب، دمانس را از تغییر هشیاری و نقص‌های نوسان‌دار دلیریوم تفکیک می‌کند. اعمال شناختی که ممکن است در دمانس آسیب ببینند مشتمل‌اند بر هوش عمومی، یادگیری، حافظه، زبان، مساله‌گشایی، جهت‌یابی، ادراک، توجه و تمرکز، قضاوت و توانایی‌های اجتماعی شخصیت بیمار که تحت تاثیر قرار می‌گیرد.
  دمانس اصولا بیماری سالمندان است. در ایالات متحده، میزان شیوع 5/1 درصدی برای افراد بالای 65 سال است و در افراد بالای 85 سال 15 تا 25 درصد افزایش می‌یابد. در ایالات متحده 5 درصد افراد بالای 65 سال
دمانس شدید و 15 درصد دمانس خفیف‌ دارند. 20 درصد آمریکایی‌های بالای 80 سال مبتلا به دمانس شدید هستند. شایع‌ترین نوع دمانس بیماری آلزایمر(Alzheimer’s disease) است و 50 تا 60 درصد کل بیماران
مبتلا به دمانس از این نوع هستند.
 
  آلوئیس آلزهایمر(Alois Alzheimer) نخستین بار اختلالی را که بعدها به نام او شهرت یافت در سال 1907 شرح داد.[7] بیماری آلزایمر، از دست دادن تدریجی انواع کارکردهای ذهنی عالی است که معمولا به هنگام پیری رخ می‌دهد. خواه بیماری آلزایمر به عنوان پیری‌زودرس در نظر گرفته شده باشد یا پیری آسیب‌شناختی؛ بیماری است که درصد قابل توجهی را مبتلا می‌کند. شروع این بیماری گاهی در پنجاه سالگی است. تقریبا نیمی از افراد مسنی که مبتلا به زوال عقل تشخیص داده شده‌اند دچار بیماری آلزایمر هستند. شواهد روزافزون حاکی از آن است که بیماری آلزایمر در نسبت کوچکی از افراد، ارثی است. خطر ابتلاء به بیماری آلزایمر در خویشاوندان درجه‌ یک بیشتر است. میزان بیماران مبتلا به این بیماری در نود سالگی به 50 درصد می‌رسد در حالی که این میزان در جمعیت کلی با همین دامنه سنی تقریبا 25 درصد است. این بیماری در میان خانم‌ها بیشتر دیده می‌شود. زودرس‌ترین نشانه‌های بیماری، فراموشی خفیف می‌باشد. اختلال جهت‌یابی نیز علامتی زودرس محسوب می‌شود.
  ممکن است بیماری آلزایمر زود شروع شود ولی عموما به‌تدریج در پیری آغاز می‌شود. نشانه‌های اولیه آن از دست دادن ابتکار عمل، فراموش‌کاری، ناتوانی در نامیدن، کنش‌پریشی و گم‌گشتگی مکانی است. با گذشت زمان، دستگاه عصبی بیماران آلزایمری رو به وخامت بیشتری می‌گذارد. در بسیاری از بیماران، خواب به شدت آشفته می‌شود، سرگردانی روی می‌دهد و رعایت بهداشت و نظافت مشکل‌آفرین می‌شود. افراد مبتلا به بیماری آلزایمر ممکن است نتوانند ادرار و مدفوع خود را کنترل کنند. رفتارهای دیگر مثل جیغ کشیدن، پرخاشگری، خودداری از خوردن و نوشیدن می‌توانند آشکار شوند. در راه رفتن و تعادل نیز مشکلاتی ایجاد می‌شود که به افتادن و مجروح شدن می‌انجامد. با پیشروی بیماری، نارسایی‌های شدیدتری در تعداد بیشتری از دستگاه‌ها ظاهر می‌شوند. بنابراین ظرف مدت چند سال کارکردهای عقلانی و نگهداری به شدت رو به وخامت می‌گذارند. بیمار سیر نزولی را طی کرده و مرگ 5 تا 8 سال پس از بروز اولین علامت روی می‌دهد.
  در بیماران مبتلا به آلزایمر، آسیب مغزی مشخص شناسایی شده است. خرابی یا بدشکلی نورون‌ها(پلاک پیری)، نابود شدن سلول‌ها در تعدادی از مناطق دستگاه عصبی و خرابی نورون‌ها در بیماران آلزایمر به‌ویژه در هیپوکامپ شایع است. در حال حاضر معتبرترین فرضیه این است که بیماری آلزایمر با یک یا چند نابهنجاری کروموزومی ایجاد می‌شود.[8] 
 


[1] . سادوک، بنیامین؛ خلاصه روان‌پزشکی کاپلان‌سادوک، نصرت‌الله پورافکاری، تهران، شهرآشوب، 1382، چاپ اول، ص 75، 451 و 465. 
[2] . صفرزاده، ابراهیم؛ روان‌پزشکی آکسفورد 1999، تهران، طبیب، 1382، چاپ اول، ص 128.
[3] . گلدر مایکل گراهام؛ روان‌پزشکی آکسفورد، محمد کیان‌راد، تهران، نور دانش، 1381، چاپ اول، ص 234 و 235.
[4] . استورانت، مارتا؛ روان‌شناسی سالمندی، سامک خدارحیمی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1373، چاپ اول، ص  135 و 136.
[5] . روان‌پزشکی آکسفورد 1999، ص 128.
[6] . پورافکاری، نصرت‌الله؛ فرهنگ جامع روان‌شناسی – روان‌پزشکی، تهران، فرهنگ معاصر، 1382، چاپ چهارم، جلد اول، ص.
[7] . خلاصه روان‌پزشکی کاپلان‌سادوک، ص.
[8] . روزنهان، دیویدال؛ آسیب‌شناسی روانی، یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، 1386، چاپ ششم، ص 473 و 474.
منبع:www.pajoohe.com

دمانس و علل آن

 دمانس 

Dementia

 

دمانس (علل، علایم، درمان و اثر تمرین بر دمانس)

دمانس (Dementia) یک اصطلاح کلی بوده و نامی است برای مجموعه ای از نشانه ها (Symptoms) که به علت برخی از اختلالات یا بیماری هایی که مغز را تحت تاثیر قرار می دهند، ایجاد می شود. در دمانس، تخریب سلول های عصبی می تواند در چندین ناحیه مغز اتفاق افتد که این تخریب به اختلال شناختی (Cognitive disorder) منجر می گردد. براساس میزان اختلال شناختی به سه گروه خفیف، متوسط و شدید قابل تقسیم است.

 

 

 

دمانس برخلاف تصور بسیاری نام یک بیماری خاص نیست. از دست دادن حافظه (Memory) علامت شایع دمانس است ولی به تنهایی دلیل بر دمانس نبوده و دو یا چند آسیب جدی در عملکرد مغز همانند از دست دادن حافظه، اختلال زبان و مشکلاتی در تفکر و توانایی های اجتماعی جهت تایید دمانس باید وجود داشته باشد. وجود دمانس سبب می شود که افراد در اعمالی چون رانندگی، پرداخت صورتحساب، خوردن و لباس پوشیدن دچار مشکل شوند. شخصیت (Personality) آنها ممکن است تغییر کند. افرادی که دارای دمانس هستند احتمال دارد که توانایی شان در حل مسئله و کنترل عواطف (Emotions) دچار اختلال گردد.

 

 

برخی از موارد علل دمانس همانند بیماری زوال عقل (آلزایمر) به مرور زمان پیشرفت می کنند، درحالی که عوامل دیگر مانند دمانس به علت عفونت و مصرف دارو قابل برگشت یا درمان پذیر هستند. دمانس یکی از عوامل اصلی ناتوانی در سالمندی است.

 

علل دمانس

عوامل و بیماری های مختلفی در ایجاد دمانس نقش دارند. بیماری زوال عقل (Alzheimer's disease) شایع ترین علت آن محسوب می شود. دومین عامل شایع در ایجاد دمانس، سکته های مغزی (Strokes) ناشی از ضایعات عروقی مغز است (دمانس عروقی).

 

به طورکلی دمانس ممکن است به دمانس های قشری و زیر قشری (Cortical and Subcortical dementias) یا دمانس های برگشت پذیر و برگشت ناپذیر (Reversible and Irreversible dementias) تقسیم گردد.

 

برخی از مواردی که در ایجاد دمانس نقش دارند عبارتند از:

-بیماری آلزایمر یا زوال عقل (Alzheimer's disease)

-دمانس عروقی (Vascular dementia). اختلال در خونرسانی مغز منجر به دمانس عروقی می شود. یک سکته مغزی یا چندین سکته مغزی کوچک (Small strokes) باعث ایجاد این نوع از دمانس می گردند.

-دمانس پیشانی-گیجگاهی یا فرونتو-تمپورال (Frontotemporal dementia)

-دمانس جسم لوی (Lewy body dementia)

-بیماری هانتینگتون (Huntington's disease)

-آسیب ضربه ای مغز (Traumatic brain injury)

-بیماری پارکینسون (Parkinson's disease)

-بیماری پریون (Prion disease) که شایع ترین فرم آن بیماری کروتزفلد-جاکوب (Creutzfeldt-Jakob disease) است.

-عفونت ها (Infections) مانند مننژیت، بیماری لایم و اچ آی وی

-اختلالات سیستم ایمنی (Immune system disorders) مانند سرطان خون

-مشکلات متابولیک (Metabolic problems)

-اختلالات غدد درون ریز (Endocrine disorders)

-نقص های تغذیه ای (Nutritional deficiencies)

-واکنش به دارو (Reactions to medications)

-آنوکسی (Anoxia) یا هیپوکسی (Hypoxia)

-هماتوم ساب دورال (Subdural hematoma)

-هیدروسفالی با فشار طبیعی (Normal-pressure hydrocephalus)

-مشکلات قلبی (Heart problems)

-بیماری های ریوی (Lung diseases)

-تومورهای مغزی (Brain tumors)

-مسمومیت ها (Poisoning) مانند مسمومیت با سرب و آفت کش ها

 

علایم و نشانه های دمانس

علایم و نشانه های دمانس وابسته به آسیب ناحیه ای از مغز است که ممکن است درگیر شود. به همین علت افرادی که از دمانس رنج می برند نشانه های متفاوتی را بروز می دهند.

در بیماری آلزایمر (زوال عقل) روند بیماری پیشرونده است، درنتیجه شدت دمانس به تدریج افزایش می یابد ولی در مواردی مانند عفونت ها، استفاده زیاد از الکل، اثرات جانبی دارو و مشکلات تیرویید، با درمان یا کنار گذاشتن عامل اصلی، دمانس نیز ممکن است برطرف شود. در آلزایمر اغلب آن دسته از سلول های مغزی در ناحیه هیپوکامپ که مسئول حافظه هستند در ابتدا آسیب می بینند.

به طورکلی علایم و نشانه ها ممکن است در ارتباط با موارد زیر باشند:

 -اختلال در حافظه

-مشکلاتی در استدلال و قضاوت

-اختلال در توجه و تمرکز

-مشکلاتی در حل مسئله و تفکر

-اختلال زبان

 -اشکال در عملکردهای حرکتی

 -اختلال در هماهنگی 

-تغییرات شخصیتی

-تغییراتی در رفتار اجتماعی

-اختلال هیجانی

-مشکلاتی در ایجاد ارتباط

-مشکل در کارهای پیچیده

-توهم

-سوء ظن یا عدم اعتماد (پارانویا)

-تحریک پذیری

-گیجی

-اختلال خواب

-اشکال در بلع

-افسردگی

 

عوامل خطر

برخی از عواملی که احتمال دمانس را افزایش می دهند شامل:

-افزایش سن یا پیری

-سندرم داون

-تاریخچه خانوادگی یا وراثت

-الکل

-سیگار

-آترواسکلروز

-کلسترول بالا

-افزایش یا کاهش فشار خون

-سطوح بالایی از استروژن

-چاقی

-دیابت

-افسردگی

-سطح افزایش یافته هموسیستئین (Homocysteine) خون که یک اسید آمینه ضروری است

 

درمان دمانس

تشخیص سریع دمانس جهت تعیین یک استراتژی درمانی دارای اهمیت است. درمان دمانس به علت یا عوامل ایجاد آن وابسته است.

درمان ممکن است در ارتباط با موارد زیر باشد:

-درمان های دارویی طبق نظر متخصص مربوطه

-فیزیوتراپی جهت افزایش و بهبود حرکات اندام ها

-کاردرمانی جهت آموزش فعالیت های روزمره

-گفتاردرمانی در موارد اختلالات گفتاری

-مراقبت ها و حمایت های روانی

-مهیا کردن شرایطی جهت انجام فعالیت های فیزیکی

-حفظ فعالیت های روزمره تا حد امکان

-اصلاح محیط جهت مشارکت بیشتر فرد و آسان تر کردن فعالیت ها

-ایجاد شرایطی جهت فعال ماندن از لحاظ ذهنی و اجتماعی

-روش هایی جهت ارتقای حافظه

-روان درمانی به خصوص درمان شناختی رفتاری

-ممکن است جراحی در موارد خاصی چون تومور مغزی و افزایش مایع مغزی-نخاعی انجام گردد

 

اثر تمرین و فعالیت فیزیکی بر دمانس

تحقیقات نشان می دهد که تمرین و فعالیت های فیزیکی باعث تغییر اندازه بافت مغز در هر ناحیه ای از آن ازجمله لوب های پیشانی (فرونتال)، گیجگاهی (تمپورال) و پاریتال (آهیانه) و هیپوکامپ (ناحیه ای از مغز که در حافظه نقش دارد) می گردد. همچنین عملکرد شناختی (Cognitive function) افراد ممکن است در هر سنی درصورت تمرین و فعالیت های بدنی افزایش یابد. عملکردهای شناختی بهتر می تواند به حفظ یا افزایش عملکرد حرکتی افراد کمک کند.

معمولا ورزش و فعالیت های فیزیکی ازطریق افزایش جریان خون و اکسیژن به مغز، می تواند سبب بهتر شدن فعالیت سلول های مغزی و عملکرد ذهنی گردد. همچنین برخی از تغییرات در مغز درنتیجه تمرینات و فعالیت های بدنی منظم درارتباط با بهبود کارکرد نورونی، افزایش سیناپس های بیشتر و ایجاد عروق خونی جدید یا آنژیوژنز (Angiogenesis) است.

اگر تمرینات و فعالیت فیزیکی به صورت منظم انجام گردد احتمالا در کاهش خطر برخی از انواع دمانس موثر است. تمرین باعث بهبود عملکرد شناختی (Cognitive function) و افزایش توانایی جهت انجام فعالیت های روزمره در افرادی که دمانس دارند می گردد. همچنین معمولا تمرین و فعالیت های فیزیکی منظم، میزان اختلالات شناختی و مشکلات مربوط به فعالیت های روزمره را در کسانی که علایم دمانس را نشان می دهند، کاهش می دهد.

عملکردهای شناختی همانند حافظه، توجه و توانایی های زبانی (که معمولا با پیری کاهش پیدا می کنند) درصورت فعالیت های فیزیکی منظم بهبود می یابند. به همین ترتیب کاهش فعالیت بدنی و یک روش زندگی بی تحرک می تواند یک عامل خطر برای ایجاد دمانس با افزایش سن باشد.

نویسنده: فیزیوتراپیست ابراهیم برزکار

*استفاده از مطالب فقط درصورت ذکر منبع وبلاگ یا لینک آن مجاز است.

 

لیست وبلاگ های رسمی من

ویدیوها در آپارات